معرفی دائمآموز
دائمآموز یک فضای آموزشی است که به شما در ارتقای سواد استراتژی کمک میکند.
در بسیاری از کلاسها و دورههای آموزشیِ استراتژی یک جای خالی دیده میشود و آن، خودِ «استراتژی» است. در این دورهها معمولاً با شعارهایی همچون «کاربردی بودن»، صحبت کردن از مبانی استراتژی را در بهترین حالتْ غیرضروری و در بدترین حالت بیهوده و اتلاف وقت تلقی میکنند؛ مبانیای که بدون درک آن هر صحبتی دربارهی استراتژی ناقص و ناپخته است.
بنابراین در ارتباط با مبانیِ اساسیِ استراتژی معمولاً چند تعریف سرهمبندی میشود، چند جملهبندی انجام میگیرد و بهسرعت از آن عبور میشود. در عوض انواعواقسام ابزارها و تکنیکهای استراتژی معرفی میشود و تمرکز روی آنها قرار میگیرد.
اما کدام استراتژیِ اثربخش را ابزارها و تکنیکها ساختهاند؟ کار «استراتژیسازی» به باور عدهای نقطهی اوج فعالیت مدیریتی است. کدام بنگاه (firm) توانسته این کار را به ابزارها و تکنیکها محول کند؟ البته منظور این نیست که ابزارها را باید کنار گذاشت؛ بلکه این است که، سواد استراتژی چیزی بسیار فراتر از جعبهابزار استراتژی است. بنابراین مجهز شدن به ابزارهای استراتژی به معنی مجهز شدن به سواد استراتژی نیست.
اکنون این سوال مطرح میشود که، سواد استراتژی چیست؟ در ادامهی این نوشتار بهتدریج به پاسخ این سوال میرسیم. اما قبل از هرچیز باید در مورد دانش استراتژی صحبت کنیم.
دانش استراتژی
جهانی که در آن زندگی میکنیم «پیچیده» و «دائماً در حال تغییر» است و «مسئلههایی» را پیش روی ما قرار میدهد. اما با این حال بشر هم بیکار ننشسته است؛ بلکه پیوسته تلاشهایی را انجام داده تا برای کسب یا تداوم موفقیت خود، از پس این پیچیدگی و از پس این تغییرات و مسئلهها برآید. از دل این تلاشها بهتدریج دانشی شکل گرفته که امروز با عنوان «دانش استراتژی» میشناسیم.
بنابراین اگر بخواهیم بگوییم دانش استراتژی چیست، میتوانیم بگوییم:
دانش استراتژی مجموعهی تلاشهایی است که بشر برای برآمدن از پس پیچیدگی و تغییرات و مسئلههای جهان پیرامون خود انجام داده است.
این تلاشها، هم شامل تلاشهای نظری است که نظریهپردازان و پژوهشگران مدیریت و کسبوکار انجام دادهاند (literature)، هم شامل تلاشهای عملی است که کسبوکارها و مشاوران انجام دادهاند (practice).
البته تلاشهای نظری و عملی بیارتباط با هم نیستند. از یک سو دستاندرکارانِ اجراییْ متون نظری را مطالعه میکنند و از آن تأثیر میپذیرند و از سوی دیگر، متون نظری از تلاشهای عملیِ دستاندرکاران تأثیر میپذیرد.
دانش استراتژی در دائمآموز
دائمآموز دانش استراتژی را در قالب سه درس آموزش میدهد:
- مبانی استراتژی
- تفکر استراتژیک
- مدیریت استراتژیک
درس «مبانی استراتژی» پایهی دانش استراتژی محسوب میشود و در دائمآموز جایگاه ویژهای دارد. درسهای «تفکر استراتژیک» و «مدیریت استراتژیک» نیز هرکدام نقش منحصربهفرد خود را ایفا میکنند.
بااینکه هریک از این سه درس دارای موضوعات و مباحث مخصوص به خود هستند، ولی از هم کاملاً جدا نیستند و همپوشانیهایی دارند:

در صفحهی درسهای دائمآموز میتوانید معرفی هریک از این درسها را ببینید و با محورهای تمرکز هرکدام آشنا شوید.
اما آیا صرفاً با مطالعهی دانش استراتژی قادر میشویم آن را در کسبوکار و زندگی خود به کار بگیریم؟ در ادامه به پاسخ این سوال میپردازیم.
یادگیریِ بهکارگیریِ دانش استراتژی
با اینکه اهمیت مطالعهی دانش استراتژی انکارناپذیر است، ولی این مطالعه بهتنهایی نمیتواند منجر به یادگیریِ بهکارگیریِ دانش استراتژی شود. در اینجا خوب است به تعریف یادگیری اشاره کنیم. اصلاً یادگیری یعنی چه؟
اجازه دهید به تعریفی مراجعه کنیم که پُل هِرسی (Paul Hersey) در کتاب معروف خود نقل میکند: «روانشناسان میگویند یادگیری یعنی تغییر در رفتار.» بهعبارتِدیگر یعنی «تواناییِ انجام کار بهنحوی متفاوت از قبل». او در این باره اضافه میکند:
«... بنابراین ازطریق مطالعه یا مشاهدهی دیگران، شاید بتوانیم دانش یا نگرش خود را تغییر دهیم؛ اما لزوماً نمیتوانیم در رفتارمان تغییر ایجاد کنیم.»
با این حساب وقتی از یادگیریِ بهکارگیریِ دانش استراتژی صحبت میکنیم، منظورمان این است که فرد/کسبوکار قادر شود در رفتارها و تصمیمگیریهای استراتژیکِ خود، اثربخشتر عمل کند. یا بهعبارتِدیگر قادر شود در رفتارها و تصمیمگیریهای خود، دانش استراتژی را به کار بندد.
به همین علت ما در دائمآموز تأکید میکنیم برای یادگیریِ بهکارگیریِ دانش استراتژی، مطالعه کافی نیست. یادگیری با منفعل بودن اتفاق نمیافتد؛ بلکه با تکرار، تفکر، تمرین، صرفِ زمان و در یک کلام، با فعال شدنِ فردِ یادگیرنده اتفاق میافتد.
بنابراین انتظار داریم کاربران دائمآموز بین دو مقولهی «توسعهی دانش» و «یادگیری» تفاوت قائل شوند و توسعهی دانش را صرفاً یکی از پلههای یادگیری در نظر بگیرند.
دائمآموز نیز به سهم خود و با توجه به دغدغهای که برای یادگیری دارد، پیوسته به دنبال این است که کمک کند تلاشهای کاربران به یادگیری منجر شود. به همین خاطر دائمآموز به دنبال این نیست صرفاً متونی برای خواندن ارائه کند؛ بلکه تلاش میکند با بهکارگیریِ شیوههای اثربخش و ازطریق فرآیند آموزش تعاملی و مشارکتی، تا حد امکان یادگیری را ترغیب کند.
با توضیحاتی که تا اینجا ارائه کردیم، حالا میتوانیم به سراغ سوالی برویم که در ابتدای صحبتمان مطرح شد: سواد استراتژی چیست؟
سواد استراتژی
اگر بخواهیم برای «یادگیریِ بهکارگیریِ دانش استراتژی» معادلی رسا و کوتاه در نظر بگیریم و از این به بعد در صحبتهایمان از آن استفاده کنیم، «سواد استراتژی» مناسب به نظر میرسد. در ادامه به چراییِ این انتخاب اشاره میکنیم.
معمولاً در فرهنگهای لغت، برای سواد (literacy) دو تعریف به چشم میخورد:
- تواناییِ خواندن و نوشتن
- دانش یا مهارت (توانایی) در زمینهای خاص
البته احتمالاً کمتر کسی در دنیای امروز بتوان یافت که همچنان توانایی خواندن و نوشتن (به معنای عام) را سواد بداند. اما آنچه در اینجا مدنظر ما است و به موضوع صحبتمان مربوط میشود، کلمهی «توانایی» است. اگر تعریفهای مختلف سواد را کنار هم بگذاریم، احتمالاً کلمهی «توانایی» در همهی آنها مشترک خواهد بود. بنابراین سواد استراتژی را میتوان توانایی در زمینهی استراتژی تعبیر کرد؛ یعنی همان یادگیریِ بهکارگیریِ دانش استراتژی.
در دیاگرام زیر میتوانید جمعبندی همهی صحبتهایمان را به صورت نقشهی مفهومی ملاحظه کنید.

بااینحال، سواد استراتژی چیزی نیست که بتوان در قالب دورههای فشرده، کلاسهای آخر هفتهای یا سرفصلی کوتاه در لابهلای دورههای کسبوکار به دست آورد. ما معتقدیم شیوهی اثربخش این کار، اختصاص دادن زمان مستقل و مستمر (هرچند کوچک و اندک) است. دائمآموز تلاش میکند در این مسیرِ پُربار و پیمودنی همراه شما باشد و به شما کمک کند تا «مبانی استراتژی» را بیاموزید، «تفکر استراتژیک» را در خود تقویت کنید و «مدیریت استراتژیک» را یاد بگیرید. کوتاه اینکه، سواد استراتژی را در خود ارتقا دهید.
سیدمحمدرضا لشگری (بنیانگذار و معلم دائمآموز)